دكتر بيژن لطيف
آباداني برگرفته از آب است. از گذشته تا به امروز استفاده بهينه از منابع آب يك امر اساسي و حياتي بوده است.با توجه به اينكه نزولات آسماني به صورت متوسط در كشور ما، كمتر از متوسط جهاني است، جمعيت كشور رو به گسترش بوده و نياز به آب، چه براي شرب و چه براي كشاورزي و صنعت روزافزون شده است و اين موضوع نهتنها در كشور ما بلكه در دنيا به صورت مهمترين مساله استراتژيك درآمده است. حتي مساله كمآبي در آينده مهمتر از كميابي انرژي خواهد بود و در كشور ما از ديرباز براي استفاده بهينه از منابع آب راهكارهاي خردمندانهاي وجود داشته است.
اين روشها اعم از بهرهبرداري از طريق قنوات و تقسيمبندي آبهاي قنوات و آبهاي جاري با استفاده از روش بنه در ايران رنگ باخته است و با حفر چاههاي عميق و نيمهعميق در قسمتهاي مختلف نهتنها موجب ويراني و از بين رفتن قنوات شده، بلكه با كاهش سطح آبهاي زيرزميني هر روز هزينههاي ثابت و متغير استفاده از چاههاي عميق و نيمهعميق افزونتر شده است.در عين حال به دليل عدم استفاده مناسب از منابع آب، هر ساله مقدار زيادي از آبهاي جاري به صورت هرزآب از مسير توليد و بهرهبرداري خارج ميشود، ضمن اينكه در بخش كشاورزي سرمايهگذاري مناسب صورت نگرفته است.اين امر موجب شده است كه هر ساله مقدار قابلتوجهي ارز حاصل از درآمدهاي نفتي صرف واردات محصولات كشاورزي شود. اين در حالي است كه در سال 1400 جمعيت كشور به مرز 120 ميليون نفر خواهد رسيد و درآمدهاي نفتي بهشدت كاهش خواهد يافت بنابراين هرچه سريعتر بايد براي خودكفايي در محصولات كشاورزي تدبيري انديشيد. يكي از طرق مهم نيل به اين هدف استراتژيك، استفاده مناسب از توان بالقوه و بالاي كشاورزي در ايران است.
اين كار ممكن نيست مگر اينكه در بخش كشاورزي بهخصوص استفاده بهينه از منابع آب، سرمايهگذاري و تدبير لازم صورت گيرد. چنانكه در اين مقاله ملاحظه خواهد شد، به علت از بين رفتن پوشش گياهي از يك طرف و عدم بهرهبرداري مناسب از منابع آب از طرف ديگر و با خشكساليهاي مختلف مشكلات عديدهاي در كشاورزي داشتهايم كه عمدتا به خاطر عدم استفاده بهينه از منابع آب بوده است.چنانچه در اين مقاله هم ملاحظه خواهد شد در زندگي اقتصادي ايران در گذشته از منابع آب به صورت مطلوبي استفاده ميشده است. در اوضاع فعلي اگر به اين امر مهم توجه نكنيم، در آينده با مشكلات جدي روبهرو خواهيم شد.يكي از طرق بسيار ارزشمند و خارقالعاده، استفاده از قنوات است كه به قولي به 4 هزار سال قبل يعني 2 هزار سال قبل از ميلاد برميگردد.البته مستنداتي وجود دارد كه نشان ميدهد در 3 هزار سال پيش ايرانيان از قنات استفاده ميكردهاند ولي متاسفانه اين روش بسيار ارزشمند و اقتصادي، با حفر چاههاي عميق اهميت خود را از دست داد. گرچه امروزه شاهد هستيم كه هزينه بهرهبرداري يك چاه عميق سهبرابر هزينه بهرهبرداري از قنات است و عمر چاه عميق به دو يا سه دهه محدود ميشود در حالي كه قنوات قرنها عمر دارند.به منظور آشنايي با فرهنگ استفاده از آبهاي زيرزميني كه منشا بهوجود آمدن فرهنگ و تمدن باستاني در اين كشور كمآب است، مواردي از نظر خواهد گذشت كه بسياري از آن را فرهنگشناسان خارجي نگاشتهاند.
وضعيت بهرهبرداري سنتي آب در زندگي اقتصادي ايران
با توجه به اينكه كشور كمآبي داريم، از ديرباز استفاده از مراتع و جنگلها بسيار مطلوبتر از حال بوده است، بهرهبرداري از منابع آب نيز با روشهاي قنوات و تقسيم از طريق بنهها معمول بوده است. فلات ايران كه بين كوههاي مرتفع زاگرس و البرز محدود شده است داراي شيبي از پاي كوهستانها به داخل فلات است. ساكنان نخستين فلات كه به آبهاي زيرزميني منطقه پي برده بودند و از شيب تيز آگاهي داشتند حفر قنات را ابداع كردند. قنات را فكر و نبوغ ساكنان نخست فلات ايران بهوجود آورد. حفر قنات در ايران به 3 هزار سال پيش يعني همزمان با ورود آرياييها به اين سرزمين برميگردد. فن قناتسازي كه در ايران اختراع شده بود چنان در اين منطقه تكامل و توسعه يافت كه بر اثر آن تمدن ايران را تمدن كاريزي يا تمدن هيدروليكي نام نهاده بودند.پيدايش قنات را نميتوان به يك مقطع خاص زماني نسبت داد ولي بهطور كلي اگر بخواهيم ريشههاي تاريخي ساختمان قنات را پي بگيريم بايد به سه منبع عمده توجه كنيم كه منابع تحقيق ما بهشمار ميروند:
1- وضعيت قنات در ادوار پيش از تاريخ تا هزاره اول پيش از ميلاد؛
2- وضعيت قنات از هزاره اول تا پايان دوره ساسانيان؛
3- وضعيت قنات در دوره اسلام.
2-1- هانري گوبلر شايد اولين كارشناس مسائل آب باشد كه در سال 1319 ش به ايران آمد. وي ابتدا قنات را به تمسخر ميگرفت ولي، بعد از بيست سال اقامت در ايران، به نقش و اهميت قنات پي برد و شيفته اين سيستم آبرساني شد و در كتابي كه در دانشگاه سوربن نوشت به اهميت اين فن آبياري توجه لازم كرد.بنابر عقيده هانري گوبلر حدود 500 سال قبل از ميلاد، فن بهرهبرداري آب را ايرانيان با قنات به مصر بردند و در سال 750 ميلادي مسلمانان به اسپانيا انتقال دادند و سپس اين تكنيك به لسآنجلس آمريكا برده شد. در حقيقت فن بهرهبرداري آب از طريق قنوات را ايرانيان به جهان منتقل كردند و بالاخره در سال 1780 نيز به چين (ناحيه تورفان) سرايت كرد.در هر صورت، تمدن ايراني طي تاريخ بدون قنات حال و هواي ديگري داشت و بديهي است كه بدون قنات امكان وجود شهرهاي بزرگي چون ري، نيشابور، مشهد، يزد، كاشان و... مشكل و حتي محال بود. يا اگر سيستم قنات ابداع نميشد شايد بسياري از تمدنها و شهرهاي آباد حواشي كويرهاي ايران و عربستان و صحراي آفريقا وجود نداشت. كتاب پرارزش هانري گوبلر نهتنها اهميت قنات و نقش ايرانيها و تمدن اسلامي را در گسترش آن نشان ميدهد، بلكه به نحو بسيار جالب و ارزندهاي چگونگي حفر قنات را كه يكي از برجستهترين كارهاي مهندسي در جهان قديم و معاصر است، مينماياند.به عقيده بسياري از فرهنگشناسان اهميت انتقال آب از عمق 180 متري به روي زمين از طريق حفر قناتهاي 50 كيلومتري، كمتر از ساخت بسياري از آثار معظم باستاني جهان نيست و واقعا بايد قنات را جزو عجايب جهان بدانيم.
وضعيت قنات از هزاره اول تا پايان دوره ساسانيان
اين مبحث را ميتوان به پنج بخش متمايز و در عين حال مرتبط با يكديگر تقسيم كرد كه عبارتند از:
الف- دوران اساطيري؛
ب- پيش از هخامنشي؛
ج- هخامنشي؛
د- پارتي؛
هـ- ساسانيان.
بنابر عقيده پارهاي از فرهنگشناسان يك سلسله بررسي و تحقيق درباره آثار باستاني و قناتهاي باير مناطق شرقي ايران درستي اين عقيده را كه عمر قناتها به حداقل حدود 2 هزار سال پيش از ميلاد ميرسد ثابت ميكند. ساختمان كاريزهاي بسيار قديمي را به شخصيتهاي افسانهاي يا شخصيتهاي حقيقي كه زندگي آنها با افسانه مخلوط شده است نسبت ميدهند.مثلا در اردستان قناتهاي «مون»، «سهراب» و «خسروشاه» را به ترتيب به كاوه آهنگر، سهراب پسر رستم و كيانيان نسبت دادهاند. در يزد ساختمان قناتهاي دهاباد را به اسكندر مقدوني نسبت دادهاند.
شايد بهتر است درباره افسانهها به همين مقدار بسنده كنيم و به مدارك تاريخي و مستند توجه بيشتري كنيم. اولين سند تاريخي درباره قناتها به زمان اوراتورها و آشوريها مربوط است. در كتيبهاي از سارگون دوم پادشاه آشور، (722 تا 705 ق.م) آمده است كه وي در هشتمين جنگ خود عليه اوراتورها در سال 714 ق. م شهر اولهو را با بستن آب آن و خراب كردن مظهر و جوي و چشمه و مجرا (كانال) و مسدود كردن آنها تسخير كرده است. در اين كتيبهها وي از مجرا و كانال با واژه «خريتو» (= خره تو) ياد كرده كه به معناي كاريز است.ساختمان بسياري از قناتهاي ايران به دوران هخامنشيان برميگردد و در اين زمينه اسناد مكتوبي وجود دارد كه اغلب آنها منابع يوناني است. مثلا اينكه ميدانيم كاريز ابتدا در دوران هخامنشيان به مصر و سپس احتمالا به سوريه رفته است يا اينكه قناتهاي عمان را هخامنشيان ساختهاند.در بخش گناباد و حومه، قنواتي وجود دارد كه طول آنها بين 24 الي 32 كيلومتر و عمق آنها بيش از 150 متر است. مخصوصا برخي از آنها در زمان پادشاهان هخامنشي حفر شده كه عمق آنها به 450 الي 500 متر ميرسد.در دوران اشكاني و ساساني قنات به گسترش خارقالعادهاي رسيد و تقريبا تمامي مناطق تحت سلطه اين پادشاهيها كه واجد وضعيت اقليمي ايجاد قنات بودند از اين تكنيك استفاده كردهاند. در زمان اشكانيان دالانهاي زيرزميني كه براي رو آوردن آبهاي تحتالارضي حفر مي گشت «كاريزها» ناميده ميشد و اين آبها كه با چاههايي به سطح زمين مربوط بودند براي تنقيح و پاك كردن كاريزها به كار ميرفت.در دوره ساسانيان نيز استفاده از تكنيك قنات بسيار رايج بود و به سرزمينهاي تحت تسلط اين پادشاهي گسترش پيدا كرد.
وضعيت قنات در دوره اسلامي
شواهد بسياري از اين دوران در دست است كه قنات بهعنوان روش آبرساني كامل در فلات ايران پذيرفته شده بود. به همين علت است كه كتب زيادي درباره كاريز و استفاده و بهرهبرداري از آب آن نوشته شده است و شيوههاي تقسيم آب به روال عادلانه و عقلايي و منطقي در ايران بهوجود آمده است.در سال 224 ق عبدالله طاهر دستور داد كتابي مبني بر احكام حفر كاريز و نحوه استفاده از آب آنها نوشته شود كه همگان استفاده كنند.كرجي نيز حدود هزار سال پيش، كتابي بسيار جامع و مفيد درباره آبهاي زيرزميني و چگونگي استخراج آنها نوشته است.از افراد مشهور از ارسلان خاتون ميتوان نام برد كه در سال 807 ق قنات بزرگي در يزد ساخت يا هشام خليفه عباسي كه براي تامين آب در بغداد اقدام به حفر قنات كرد.از قناتهاي مهم دوران اسلامي قنات معروف «سناباد» در مشهد است كه حداقل 1200 سال پيش ساخته شده و متاسفانه اكنون در آستانه خشكيدن است.جالبترين پديده كه در دوران اسلامي درباره قنات ديده ميشود گسترش بسيار زياد كاريز در نقاط مختلف دنياست كه بعدها حتي به قاره جديد يعني آمريكا نيز رسيده است. تعداد قنوات در ايران بسيار زياد بوده و به دهها هزار رشته بالغ ميشده است.
ميزان آبدهي قنوات در گذشته و حال
از گذشته دور، تعداد قنوات در ايران بسيار زياد بوده و اهميت استراتژيكي آن در مناطق مركزي بسيار بااهميت بوده است. به مرور در عصر حاضر از توجه به آن كاسته شد و حفر چاه عميق در حريم و حاشيه قنوات آبدهي آن را كمتر كرد و عدم مرمت سالانه قنوات تعداد زيادي از آنها را خشك كرد.طبق آمار در سال 1333 ش مجموع آبدهي قناتهاي ايران 560 مترمكعب بر ثانيه بوده است كه خود چهاربرابر آبده متوسط رود كارون و سهچهارم آبده متوسط سالانه رود نيل بوده است. آبده هر قنات متفاوت است و بين 8/ 1 ليتر در ثانيه تا حدود 95 ليتر در ثانيه وجود داشته است. مقدار كل آبدهي قنوات را امروزه با توجه به از بين رفتن تعداد بسياري از آنها بين 750 تا 1000 مترمكعب در ثانيه تخمين ميزنند.